بخش چهارم کتاب از بدبینی به خوش بینی چگونه ذهن و زندگی خود را متحول سازیم

آموختن درماندگی

انسان ها وقتی اختیار داشتن را بیاموزند ، هرگز به احساس درماندگی نمی رسند.

اشخاص حوادث ناخوشایندی را که تجربه می کنند برای خود چگونه توضیح می دهند . اشخاصی که به طرز خاصی مشکل را برای خود توضیح می دهند، در دام احساس درماندگی می افتند . اگر بتوانیم به آن ها بیاموزیم که سبک توضیح دادن خود را تغییر دهند ، می توانیم آن ها را در فرار از دام افسردگی یاری دهیم

--چرا بعضی از اشخاص به شدت موفق هستند و بقیه نیستند .

نتیجه : مهم این است که اشخاص درباره علل موفقیت یا شکست خود چگونه فکر می کنند

سبک توضیح اشخاص اهمیت فراوانی دارد در واقع اشخاص حوادث را برای خود چگونه توضیح می دهند

رفتار انسان نه از طریق محیط بلکه از طریق حالت ذهنی درونی او مشخص می گردد

درباره بدبیاری های کوچک و بزرگی که نصیب شما می شود چه برداشتی دارید ؟ آن هایی که به آسانی تسلیم می شوند ، عادتا می گویند : این سزنوشت من است . این بدبیاری برای همیشه دامن گیر من خواهد بود

آن هایی که تسلیم ناملایمات و بدبیاری ها نمی شوند می گویند : اوضاع این طور حکم می کرد ، اما به هر صورت این مشکل از بین می رود . از این که بگذریم ، زندگی چیزی فراتر از این حرفاست

روش شما برای توضیح دادن حوادث ، یعنی سبک توضیحی شما ، چیزی بیش از کلماتی است که وقتی با مشکل و ناکامی روبه رو می شوید به زبان می آورید . مسئله عادت تفکری است که در دوران کودکی و نوجوانی آموخته اید . سبک توضیحی شما مستقیما از برداشت شما از موقعیت و جایگاهتان در زندگی نشئت می گیرد . مهم این است که خود را شخصی ارزشمند و سزاوار می پندارید یا بی ارزش و درمانده .

سبک شما برای توضیح دادن مسائل به خود ، از سه بعد اساسی تشکیل می شود

سه بعد سبک توضیحی

1 تداوم یا همیشگی یا پایبندی

2 شخصی سازی

3 فراگیر بودن

1 تداوم یا همیشگی یا پایبندی

 

همیشگی بد

کسانی که زود و آسان تسلیم می شوند ، معتقدند حادثه ی بدی که برایشان اتفاق افتاده موضوعی دائمی است و پایندگی دارد : حوادث بد دوام می آورند و همیشه وجود خواهند داشت تا بر زندگی آن ها تاثیر بگذارند

اما کسانی که در برابر درماندگی مقاومت می کنند ، معتقدند زمینه ساز بدبیاری و ناکامی موقتی است

مقایسه

دائمی (بدبینانه)	موقتی (خوش بینانه)
به کلی از پا افتاده ام	خسته ام
رژیم غذایی هرگز موثر واقع نمی شود	وقتی در رژیم غذایی پرخوری کنید موثر واقع نمی شود
تو همیشه غر می زنی	وقتی اتاقم را مرتب نمی کنم به من غرولند می کنی
رئیس من آدم بسیار ملعونی است	رئیس من در وضع روحی نامناسبی به سر می برد
تو هرگز با من حرف نمی زنی	اخیرا با من حرف نرده ای

اگر در برخورد با حوادث ناخوشایند به همیشه و هرگز و خصوصیات ابدی فکر کنید سبک توضیحی بدبینانه دارید

اما اگر حوادث ناخوشایند و بدبیاری ها را موضوعی گهگاهی و یا حادثه ای مربوط به این اواخربدانید،اگر فکر کنید که حوادث ناخوشایند موقتی و گذرا هستند ، سبک خوش بینانه دارید

 

شکست می تواند همه را ، دست کم به طور موقتی ، درمانده کند. مثل این است که کسی مشتی به شکم ما بکوبد . درد می آورد ، اما دردش موقتی است . بعضی ها تقریبا بلافاصله درد را فراموش می کنند . برای جمعی دیگر ناراحتی دوام می آورد . آن ها روزها و گاه ماه ها تحت تاثیر یک بدبیاری کوچک حال و روز بدی پیدا می کنند . حتی پس از تحمل یک شکست ممکن است هرگز نتوانند خودشان را بازیابند

دلایل حوادث ناخوشایند در نظر شما تا چه اندازه دایمی هستند

اگر دلایل و مشکلاتی که باعث حوادث نا خوشایند شده اند را ابدی فرض می کنید نظری بدبینانه ارایه داده اید

 

روز تولد همسرتان را فراموش می کنید

مشغله ذهنی دیگری داشتم به جای من در به خاطر سپردن سالروزهای تولد خوب نیستم

به خاطر دیر پس دادن کتابی ده دلار به کتابخانه بدهکار می شوید

به قدری درگیر نوشتن مقاله ای بودم که فراموش کردم کتاب را به موقع به کتابخانه بازگردانم

به جای وقتی با جدیت کتابی را می خوانم ، زمان تحویل دادنش را فراموش می کنم

با یکی از دوستانتان بدخلقی می کنید

او همیشه سر به سرم می گذارد به جای او روحیه خصمانه ای داشت

به این دلیل که اوراق مالیاتی خود را به موقع تکمیل نکرده اید جریمه می شوید

(موقتی)امسال در تکمیل کردن اوراق مالیاتی ام تاخیر کردم

به جای همیشه اوراق مالیاتی ام را دیر تنظیم می کنم

احساس خستگی شدید می کنید

این هفته کارم زیاد بود به جای هرگز فرصت استراحت پیدا نمی کنم

دوستتان حرفی می زند و شما دلخور می شوید

دوستم در وضعیت روحی بدی به سر می برد و بدخلقی اش را به روی من آورد

در حال اسکی کردن زیاد به زمین می خورید

زمین یخ زده بود به جای اسکی کردن دشوار است

در تعطیلات وزن اضافه می کنید و نمی توانید از وزن خود بکاهید

رژیمی که من انتخاب کردم جواب نداد به جای رژیم لاغری در بلند مدت جواب نمی دهد

همیشگی خوب

سبک خوش بینانه توضیح دادن حوادث خوب درست نقطه مقابل سبک خوش بینانه توضیح دادن حوادث ناخوشایند است . کسانی که فکر می کنند حوادث ناخوشایند جنبه دائمی دارند ، خوش بین تر از کسانی هستند که فکر می کنند خوش بیاری شان موقتی بوده است

موقتی (بدبینانه)	دائمی(خوش بینانه)
امروز روز خوش بیاری من است	من همیشه از بخت بلند برخوردارم
زیاد تلاش می کنم	با استعدادم
رقیبم خسته شد	رقیبم مهارت ندارد

خوش بین ها حوادث خوشایند را با علل دائمی تشریح می کنند خصوصیات ، توانمندی ها ؛ همیشه

بدبین ها به ویژگی های گذرا توجه دارند روحیه تلاش گاهی اوقات

اشخاصی که معتقدند حوادث خوشایند دائمی هستند ، حتی پس از موفقیت هم به تلاش خود ادامه می دهند . اشخاصی که حوادث خوشایند را موقتی می پندارند ، ممکن است حتی در صورت موفقیت تسلیم شوند و دست از تلاش بردارند

شما و همسرتان بعد از یک مشاجره با هم کنار می آیید

او را بخشیدم به جای این که من معمولا می بخشم

مهمانی شام فوق العاده ای می دهید

(همیشگی)من میزبان خوبی هستم به جای آن شب از جذابیت خاصی برخووردار بودم

درآمد فراوانی از ناحیه سهام خود به دست می آورید

واسطه من در کارش عالی است به جای واسطه من سهام جدیدی برایم خرید

در مسابقه ای ورزشی پیروز می شوید

تمرین فراوان کردم به جای احساس میکردم شکست ناپذیر هستم

از شما در مجلسی دعوت به صحبت می شود

من در مهمانی ها خودمانی ظاهر می شوم به جای آن شب در وضعیت مناسبی به سر می بردم

در مصاحبه ای استخدامی بسیار خوب ظاهر می شوید

من خوب مصاحبه می کنم به  جای در جریان مصاحبه از اعتماد به نفس عالی برخوردار بودم

همسرتان شما را در تعطیلات آخر هفته به مسافرت می برد

او دوست دارد نقاط جدیدی را ببیند به جای او احتیاج داشت یکی دو روزی از شهر بیرون برود

از شما خواسته می شود طرح مهمی را سرپرستی کنید

من سرپرست خوبی هستم  به جای طرح مشابهی را با موفقیت انجام دادم

 

بخش هایی از کتاب از بدبینی به خوش بینی چگونه ذهن و زندگی خود را متحول سازیم - بخش سوم

افسردگی ناشی از برداشت بدبینانه ی ما از زمینه های مشکل ساز است

افسردگی ناشی از برداشت اشتباه از فجایع و مشکلاتی است که همه ی ما در زندگی تجربه می کنیم

افسردگی بیماری نیست بلکه از دست دادن شدید روحیه است

موفقیت

برای موفق شدن عامل سومی به نام خوش بینی وجود دارد که به اندازه علاقه و استعداد مهم است

اگر حتی با وجود علاقه و استعداد بدبین باشید شکست می خورید

خوش بین ها در مدرسه ، محل کار ، در میدان بازی موفق تر عمل می کنند

سلامت

خوش بین ها کمتر از بدبین ها گرفتار بیماری های عفونی میشوند

خوش بین ها نسبت به بدبین ها از عادات سالم بیشتری بهره دارند

اگر خوش بین باشیم ، دستگاه ایمنی بدن ما موفق تر عمل می کند

براساس آمار ، خوش بین ها بیش از بدبین ها عمر می کنند

افسردگی ، موفقیت و سلامت جسمانی سه موردی هستند که با خوش بینی اکتسابی رابطه دارند

علم جدید مهار شخصی

خوش بینی اکتسابی کشف دوباره "قدرت فکر مثبت " نیست . مهارت های خوش بینی نشئت گرفته از مکتب توجه به حوادث شاد و خوشایند نیست . به آموختن زدن حرف های مثبت کاری ندارد ، طی سال ها به این نتیجه رسیده ایم که زدن حرف های مثبت به خود تاثیر چندانی بر جای نمی گذارد.مهم این است که وقتی شکست می خورید به چه می اندیشید و از "اندیشیدن غیر منفی "چگونه استفاده می کنید.تغییر دادن حرف های مخربی که هنگام شکست های متعارف زندگی به خود می زنید مهارت اصلی خوش بینی است.

نظریه مهار شخصی

دو مفهوم اساسی : درماندگی اکتسابی و سبک توضیحی

درماندگی اکتسابی واکنش تسلیم شدن است . از این باور نشئت می گیرد که هر کاری بکنید بی فایده است

سبک توضیحی روشی است که شما طبق عادت ، به کمک آن به خود توضیح می دهید چرا حوادث اتفاق می افتد

در واقع شما با سبک توضیحی درماندگی اکتسابی را تنظیم می کنید

سبک توضیحی خوش بینانه احساس درماندگی را متوقف می سازد

این که حوادث را چگونه برای خود تفسیر می کنید ، مشخص می سازد که تا چه اندازه ممکن است در برخورد با شکست ها و مشکلات روزمره زندگی به احساس درماندگی برسید 

از بدبینی به خوش بینی چگونه ذهن و زندگی خود را متحول سازیم قسمت دوم

دو طریق نگاه کردن به زندگی

رخ دادن اتفاق بد : مشکل مالیاتی ، اختلاف زناشویی ، اخم کارفرما

بدترین ها رو پیش بینی می کنیم : ورشکستگی و زندان ، طلاق ، اخراج از کار

مستعد افسردگی هستیم ، بی قراری ،

بهای زیادی به اتفاقات نمی دهیم ، اتفاقات نا خوشایند را موقتی و گذرا می دانیم ، چالش هایی هستند که می توان بر آن ها فایق آمد

وقتی اتفاق بدی می افتد ، او خیلی زود بر می گردد و به سرعت انرژی اش را باز می یابد

بدبین ها	خوش بین ها
اتفاقات ناگوار مدتی دراز باقی می مانند و همه کارها رو خراب می کنند اتفاقات ناخوشایند تقصیر خود آن هاست سریع تر تسلیم می شوند بیشتر افسرده می شوند شمار کثیری از مردم بدبین هستند آزمون های مختلف نشان می دهد بسیاری از مردم که خود را بدبین نمی دانند ، حرف های بدبینانه می زنند نگرش بدبینانه ممکن است چنان ریشه های عمیقی داشته باشد که دایمی و پابرجا به حساب آید	شکست و ناکامی موضوعی موقتی است شکست تقصیر آن ها نیست : اوضاع و احوال ، بخت بد ، و یا دیگران سبب این بدبیاری شده اند تحت تاثیر شکست روحیه خود را از دست نمی دهند در برخورد با بدبیاری آن را چالش می پندارند و به تلاش های خود می افزایند در مدرسه و دانشگاه بیشتر ظاهر می شوند راحت تر برای تصدی مشاغل مختلف انتخاب می شوند سلامت بیشتر کمتر بیمار می شوند عمر طولانی تر

بدبین ها می توانند خوش بینی را بیاموزند

این کتاب به شما کمک می کند به گرایش های بدبینانه خود پی ببرید

با فنونی آشنا می شوید تا از عادت بدبینی همیشگی شان فاصله بگیرید

و از شر افسردگی نجات پیدا کنید . این کتاب به شما امکان می دهد به مسایل و مشکلات زندگی با دیدی متفاوت نگاه کنید

قلمرو ناشناخته

در مرکز پدیده بدبینی ، پدیده دیگری نهفته است که نامش احساس درماندگی است. درماندگی  حالتی است که فکر می کنید هر انتخابی بکنید، روی آن چه برایتان اتفاق می افتد تاثیر نمی گذارد

زندگی در حالت احساس درماندگی شروع می شود. نوزاد نمی تواند به طور ارادی کاری صورت دهد ، زیرا در این زمان از زندگی خود اسیر بازتاب هاست .وقتی گریه می کند مادرش سراغ او می آید ، هر چند این بدان معنا نیست  که او درآمدن مادرش اختیاری دارد . گریه کردنش واکنشی بازتابی به درد و ناراحتی است . او برای گریه کردن یا نکردن امکان انتخاب ندارد . به نظر می رسد نوزاد تنها یک اقدام را می تواند به اختیار خود انجام دهد، و آن مکیدن است .احتمالا در سال های پایانی عمر هم احساس درماندگی و ناتوانی دست می دهد . ممکن است توانایی راه رفتن را از دست بدهیم .ممکن است نتوانیم ادرار و مدفوع خود را نگه داریم مهارتی که در اولین سال زندگی مان به دست آورده ایم . ممکن است نتوانیم کلمه ای را که به دنبالش می گردیم پیدا کنیم

دوران طولانی حد فاصل نوزادی و سال های آخر عمر فرآیندی است که از احساس درماندگی خارج می شویم و به اختیار می رسیم. اختیار شخصی بدین معناست که می توانیم با اقدام داوطلبانه اوضاع را تغییر دهیم. این نقطه مقابل احساس درماندگی است . در سه یا چهار ماه اول زندگی نوزاد ، برخی از حرکت های دست و پا در اختیار طفل قرار می گیرد . کم کم می تواند دستش را دراز کند و چیزی را بگیرد. گریه کردن اختیاری می شود . نوزاد می تواند هرگاه مادرش را می خواهد گریه کند . او به شدت از این قدرت جدید بهره برداری می کند و تا آن جا ادامه می دهد که این کار اثربخشی خود را از دست می دهد.برداشتن اولین قدم ها و بیان اولین کلمات اگر همه چیز خوب پیش برود ، نیازهای رشد ذهنی و جسمانی کودک برآورده می شود. سال های بعدی زندگی احساس درماندگی کمتری به نمایش می گذارد

طرز فکر ما اختیار ما را کاهش یا افزایش می دهد

اندیشه های ما صرفا واکنشی به حوادث نیستند ، بلکه حوادث را تغییر می دهند

اگر فکر کنیم نمی توانیم تغییری در فرزاندانمان ایجاد کنیم

اختیار را به دوستان فرزاندمان ، آموزگاران آن ها ، و اوضاع و احوال واگذار می کنیم

بدبینی اگر خردمندانه و متعادل باشد فواید خود را دارد

اگر مانند بدبین ها طبق عادت باور داشته باشیم که بدبیاری ها و نگون بختی ها تقصیر ماست و این وضع ادامه خواهد داشت و روی هر کاری که می کنیم اثر خواهد گذاشت ، با نگون بختی بیشتری مواجهه خواهیم شد

راحت تر افسرده می شویم،کمتر در حد توانمندی های بالقوه خود ظاهر می گردیم و حتی بیشتر  دچار بیماری های جسمی می شویم اگر پیش بینی منفی بکنیم ، این پیش بینی تحقق می یابثد

 در حالی که اگر به گونه ی دیگری بیندیشیم ، کمتربا بدبیاری و مشکلات روبه رو می گردیم  

اشخاصی که طبق عادت بدبینانه فکر می کنند ، از موضوعی نه چندان جدی مصیبت می سازند و بی جهت خود را مقصر و گناهکار می دانند

یکی از جالبترین یافته های روانشناسی در بیست سال گذشته این است که اشخاص می توانند طرزفکر کردن خود را انتخاب کنند

علم روانشناسی همیشه به طرزفکر کردن افراد توجه نداشته است ، به اقدامات و اعمال اشخاص یا به خود افراد توجه نکرده است

سالیان پیش فرض بر این بود که اشخاص محصول اوضاع و احوال و محیط هستند

فرض : اشخاص تحت اجبار عوامل درونی و بیرونی رفتار می کنند

مکتب فروید	تعارض های فیصله نیافته دوران کودکی رفتار شخص در دوران بزرگسالی را تعیین می کنند
مکتب اسکینر	رفتار تنها وقتی از بیرون تقویت شود تکرار می گردد
قوم شناسان	رفتار هر کس را ژن های او مشخص می سازد
مکتب کلارک هال رفتارگرا	ارضای نیازهای زیست شناختی رفتار ما را مشخص می سازد

از حدود سال 1965 میلادی این تفسیرها تغییر فراوان کردند . چهار نقطه نظر متفاوت در هم ادغام شدند تا بگویند نه نیروهای بیرونی ، بلکه نیروی درونی است که رفتار و عمل انسان را شکل می دهد

روان شناسان رفتارگرا به این نتیجه رسیدند که رفتار حیوانات و انسان ها را با مراجعه به غرایز و نیازها نمی توان به اندازه کافی توضیح داد و برای توضیح رفتار انسان ها باید به اندیشه یا شناخت اشخاص مراجعه نمود

این گونه بود که نظریه های غالب در روان شناسی در اواخر دهه 60 به جای توجه به قدرت محیط ، به انتظارات ، ترجیحات ، انتخاب ها ، تصمیمات ، اختیار و احساس درماندگی افراد توجه کردند

افسردگی از طریق خودکشی بیش از ایدز جان انسان ها را می گیرد

افسردگی جدی در دنیای امروز ده برابر پنجاه سال قبل شده است

افسردگی در زن ها دوبرابر مردهاست

افسردگی ده سال زودتر از نسل گذشته به سروقت انسان ها می آید

درمان افسردگی

1: از طریق تحلیل روانی

براساس رساله فروید:افسردگی ناشی از خشمی است که در دل ریخته می شود و علیه خود به کار گرفته می شود . بیمار افسرده در آغوش مادرش می آموزد که از خود متنفر باشد . روزی در دوران کودکی مادر به ناچار فرزندش را ترک می کند و یا دست کم کودک این گونه برداشت می کند(مادر به مرخصی می رود ، دیر به خانه می آید ، یا صاحب فرزند دیگری می شود). در بعضی از بچه ها این تولید خشم و غضب می کند . اما از آن جایی که مادر عزیزتر از آن است که مورد خشم قرار گیرد ، کودک هدف قابل قبول تری پیدا می کند این هدف کسی جز خود او نیست . این تبدیل به عادتی مخرب می شود .حالا هر گاه ترک شدن بیشتری اتفاق می افتد ، کودک به جای هر کس دیگری بر خود خشم می گیرد . احساس انزجار نسبت به خود ، که در واقع واکنشی در برابر فقدان است ، منجر به خودکشی می گردد

 انسان افسرده خود را موجودی بی ارزش می داند و می خواهد خود را نابود کند

افسردگی ناشی از تعارض های دوران کودکی است

زیست پزشکی

افسردگی بیماری تن است . از نقص های بیوشیمیایی وراثتی حاصل می گردد

افسردگی یا باید با مصرف دارو درمان شود یا باید از شوک درمانی استفاده نمود.روش های درمانی سریع که اثربخشی فراوان دارند

بعضی از افسردگی ها با بدکاری مغز در ارتباط است و تا حدی می توان گفت که این امر ارثی است .بسیاری از بیماران افسرده به دارودرمانی و شوک درمانی پاسخ مناسب می دهند

روش زیست پزشکی انواع افسردگی های شدید را با افسردگی های جزئی ناشی از وضعیت زندگی روزانه یکی می کنند

بعضی از بیماران افسرده ، از طریق ژنتیک و والدین افسرده نشده اند

مدرکی وجود ندارد که افسردگی های جزیی نسبت به دارو درمانی پاسخ مناسب بدهند

در بیش از 90 درصد موارد ، افسردگی گذرا ست از راه فرا می رسد ، مدتی می ماند ، و بعد می رود . دوره های افسردگی ممکن است سه تا دوازده ماه باقی بمانند

بخش هایی از کتاب از بدبینی به خوش بینی چگونه ذهن و زندگی خود را متحول سازیم - بخش اول

مقدمه اولین چاپ

روانشناسی بالینی در کنار روانشناسی توجه به جنبه های مثبت (روان شناسی مثبت گرا)

روان شناسی بالینی : 

چگونه از میزان بدبختی و فلاکت بکاهیم

توجه به اشکالات آدم ها و راه های از میان برداشتن مشکلات و توجه به مسایلی مانند مرض شناسی ،رنج کشیدن ،قربانیان ،بیماری های ذهنی و روانی، ضربات عاطفی

 مسایلی که باعث می شود  زندگی خوب غیر قابل دستیابی شود  و  زندگی ارزش زیستن نداشته باشد و کسب مهارت هایی برای مبارزه با اندوه و اضطراب

روش درمان : مصرف دارو و روان درمانی

باید توجه داشته باشیم درمان بسیاری از اختلالات عصبی و روانی مانند افسردگی ، اضطراب و خشم لزوما خوشبختی به همراه نمی آورد

تعریف کامل تری از افسردگی باید داشته باشیم 

افسردگی صرفا رنج بردن ذهنی نیست ، بلکه از بهره روی می کاهد و سلامت جنسی را کاهش می دهد .

افسردگی در میان جوان ترها بیشتر است

و هم چنین کسانی که پول ، قدرت ، موفقیت و تحصیلات دارند

3 دیدگاه در مورد افسردگی

1:افسردگی اختلالی در زمینه من است شما افسرده می شوید چون احساس می کنید به هدف هایتان نرسیده اید

در جامعه فرد گرا مردم پیش از این به نتیجه می رسند که کانون جهان هستند

و این تفکر سبب می شود شکست فردی تقریبا تسلی ناپذیر گردد

2:شکست فردی سابقا تحت تاثیر نیروی دوم یعنی ما بزرگتر قرار می گرفت

آن ها خدای خود را داشتند ، با مردم ، بستگان ارتباط داشتند

3: جنبش عزت نفس

تغییر محتوای کتاب های کودک دنیا از موفقیت و غلبه بر مشکلات تا حال خوب ، عزت نفس زیاد و بروز دادن اعتماد به نفس

عزت نفس مانند واکسنی علیه بیماری های اجتماعی (اعتیاد به مواد مخدر، خودکشی ، وابسته به رفاه ، بارداری دختران نوجوان ، افسردگی)

مرگ آزمون بهره هوشی مبادا کسی که امتیاز کم می گیرد احساس بدی نسبت به خود پیدا کند

شرلی مک لین برنده جایزه اسکار به بیل کلینتون رییس جمهور آمریکا توصیه کرد در کابینه خود وزیر عزت نفس داشته باشد

دو عامل دعواهای زیاد میان پدر و مادر و نشانه های خفیف افسردگی پیش بینی کننده افسردگی در کودکان است

درمان منفی ها تولید مثبت نمی کند

روان شناسی مثبت گرا : توجه دقیق به خوبی ها  و راه های تقویت جنبه های مثبت ، مهارت های شادتر شدن ، انتخاب بهترین ها

3 نوع خوش بینی

1:برای زندگی خوشایند هدف این است تا حد امکان عواطف مثبت داشته باشید و مهارت هایی را بیاموزید که عواطف مثبت را تقویت کند

2:برای زندگی متعهدانه باید بیشترین توانمندی ها و استعدادهای خود را شناسایی کنید و زندگی تان را به شکلی تنظیم کنید که از این توانمندی ها در کار ، عشق ، دوستی ، تربیت فرزندان ، و اوقات فراغت استفاده نمایید

3:برای زندگی پرمعنا به احساس تعلق خاطر برسید و به چیزی که معتقدید از شما بزرگ تر است خدمت کنید

پیشگفتار ویراست دوم :

جلوگیری از افسردگی به کمک خوش بینی

آموزش قاطعیت ، تعیین وظایف طبقه بندی شده ، مبارزه با فشار عصبی در کنار آموزش خوش بینی میزان ابتلا به افسردگی و اضطراب را کاهش می دهد

دادن آموزش های خوش بینی به بچه ها قبل از رسیدن به بلوغ جنسی راهکار بسیار موثر و مفیدی است

بررسی ما نشان می دهد که تغییر از بدبینی به خوش بینی دست کم تا حدودی از بروز نشانه های افسردگی جلوگیری می کند

کشورهایی که از بدبینی کمتری بهره دارند ، در موقعیت اقتصادی بهتری قرار می گیرند . بدبینی سبب می شود عدالت اجتماعی در کشور کاهش پیدا کند

داروهای ضدافسردگی در سال های قبل از بلوغ جنسی بی تاثیرند

نباید مردم را به داروهای ضد افسردگی عادت دهیم